سازمان اقتصادی تخت جمشید، نمونه ای از یک سازمان بزرگ و پیچیدۀ اقتصادی بزرگ دنیای باستان محسوب می شود که بخشهای مختلفی (اعم از: تولیدی، صنعتی، عمرانی، کشاورزی و...) را دربر می گرفت. موتور محرکۀ این سازمان را میتوان نیروی انسانی عظیمی (صنعتگر ماهر و متخصص، کارگر ساده، دبیر/ کاتب و...) دانست که در بخشهای گوناگون آن مشغول فعالیت بودند. یکی از جنبه های مهم و در عین حال مبهمِ اقتصاد شاهی تخت جمشید، چگونگی نقش و کارکرد پول (مسکوک و غیرمسکوک) در گسترۀ آن است. پژوهش حاضر با بهره گیری از یافته های باستا نشناختی و گِل نوشته های تخت جمشید، تلاش دارد تا به این پرسشها پاسخ دهد؛ پول اصولاً چه نقش و جایگاهی در نظام اقتصادی تخت جمشید داشته است؟ در این نظام اقتصادی چه تناسبی بین گردش پول مسکوک و غیرمسکوک برقرار بوده است؟ گسترۀ اجتماعی دریافت کنندگان پرداختهای نقدی به چه شکل بوده است؟ شواهد موجود، وجود هر دو گونۀ پول مسکوک و غیرمسکوک در تخت جمشید را گواهی میدهد؛ اما به لحاظ گردش و نقش اقتصادی، پول غیرمسکوک از اهمیت بسیار بیشتری برخوردار بوده است. کارگران، دامپروران، انبارداران، روحانیون، حسابرسها، حاملان گنجینۀ شاهی و کسانی که از کتیبه ها رونبشت تهیه م یکردند، اصلی ترین گروه های اجتماعی دریافت کنندۀ پرداخت های نقدی بوده اند. رویکرد این پژوهش، تاریخی است و یافته ها به روش یافته اندوزی از منابع کتابخانه ای گردآوری شده اند. براساس گل نوشته های بارو و خزانۀ تخت جمشید، مبادلۀ محصول مازاد پایان سال انبارها و قسمتی یا در مواردی تمام دستمزد نیروی کار، به صورت نقدی پرداخت شده است. اطلاعات مندرج در اسناد فوق نشان می دهد که منظور از پرداخت ها و مبادلات نقدی، بهره گیری از نوعی پول نقره ای غیرمسکوک/توزین شده در اوزان و مقادیر مختلف بوده است. به نظر میرسد که این روند (استفاده از پول)، قبل از داریوش اول شروع، و در طی سلطنت او (به ویژه در بازۀ زمانی گل نوشته های خزانه، 492 - 458 پ.م.) گسترش یافته است.