پژوهش حاضر با هدف بررسی رابطه یادگیری الکترونیکی و راهبردهای یادگیری خودتنظیم دانشجویان دانشگاه مازندران بود. پژوهش از نظر روش توصیفی و روش تحلیل از نوع مدل یابی معادلات ساختاری است. جامعه آماری پژوهش حاضرشامل تمام دانشجویان دانشگاه مازندران در سال تحصیلی 1400-1399 است. که تعداد 1300 نفر تشکیل می-دادند. حجم نمونه براساس جدول کرجسی و مورگان تعداد 373 نفر تعیین گردید. روش نمونه گیری، تصادفی مبتنی بر پیمایش الکترونیکی بود. جهت جمع آوری داده ها از دو پرسشنامه استفاده گردید: پرسشنامه وان برای سنجش قابلیت ها و کاربست سیستم مدیریت یادگیری که روایی آن تایید و پایایی آن براساس روش آلفای کرونباخ 85/0 بوده است و همچنین پرسشنامه راهبردهای یادگیری خودتنظیم و باورهای انگیزشی (MSLQ) پینتریج و دی گروت (1990). روایی پرسشنامه تایید شده و پایایی آنها با روش آلفای کرونباخ به ترتیب 97/0 و 91/0 به دست آمد. تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از نرم افزار AMOS24 ترسیم و برازش داده شد. نتایج ضریب همبستگی پژوهش نشان داد که قابلیت های سیستم مدیریت یادگیری با باورهای انگیزشی و راهبردهای یادگیری خودتنظیم (راهبردهای شناختی و فراشناختی) رابطه مثبت و معنادار دارد. تمامی ابعاد در نظر گرفته شده برای دو متغیر قابلیت های یادگیری الکترونیکی و راهبردهای یادگیری خودتنظیمی دارای بار عاملی معنادار بوده (05/0>P، 96/1