اگر چه عمدتاً ترجمه را انتقال و ارائه ی پیام زبان مبداء در قالب زبان مقصد تعریف می کنند، لیکن از یک سو واژه های هر متن از نظر معنایی مستقل نبوده و در ارتباط تنگاتنگ با مؤلفه های مختلف زبانی (ساختارهای صرفی و نحوی، معنایی و سبکی) و فرا زبانی (مؤلفه های فرهنگی – اجتماعی) بوده و از سوی دیگر بین زبان ها غالباً رابطه ی همگرایی، واگرایی و گاهی نیز خلاء واژگانی مطلق و نسبی وجود دارد که این امر فرایند ترجمه را پیچیده تر می کند. بدون توجه به ملاحظات فرهنگی زبان مبداء و مقصد، ترجمه روندی مکانیکی و بی معناست. در این نوشتار ترجمه همچون پدیده ای فرهنگی مورد مطالعه و بررسی قرار می گیرد. چرا که ترجمه نه تنها مرزهای زبانی بلکه مرزهای فرهنگی را نیز در می نوردد. متن، مستقیماً با فرهنگ در ارتباط است و توسط تعداد زیادی از کدهای فرهنگی که به واقعیات جامعه ی گویشوران آن زبان تعلق دارد شکل می گیرد و بدون آن هویت متن بی معناست. در فرایند ترجمه بین دو زبان، تعامل فرهنگی بوجود می آید که در روند آن مؤلفه های مشابه منتقل، مؤلفه های متفاوت و خاص زبان مبداء گرته برداری، یا به منظور درک گویشور زبان مقصد منطبق و تعدیل می شوند. ارتباطات و تعاملات میان فرهنگی این امکان را فراهم می آورند تا در مورد شباهت ها و تفاوت های بین دو فرهنگ و همچنین میزان انعطاف پذیری و مقاومت یک فرهنگ در برابر درک پدیده های جدید شناخت حاصل نمود.