ا گسترش داوریهاای ترااری فراملی در برن بیساااتم، ت وری »حقوق تراار فراملی« توسط حقوبدانانی نظیر گلدمن و اشمیتوف، با ادعای ایراد یک نظام حقوبی ثالث در کنار نظام حقوق بینالملل و نظام حقوق داخلی بهمنظور تنظیم روابط تراری فراملی ارائه شد. در دکترین حقوبی در خصوص مفهوم، ماهیت و سایر مسائل مربوط باه حقوق ترار فراملی اتفاق نظر وجود ندارد و مطالعه آن با ابهاماتی همراه اسااات. برخی نویسااندگان با نظر به پیشااینه بواعد تراری فراملی، این نظام حقوبی نو هور را مترادف با لکس مرکاتوریا دانستهاند حال آنکه لکس مرکاتوریا مفهوم ثابتی نبوده و در طول زمان متحول شده و تکاملیافته است. این مقاله بر اساس مطالعه کتابخانهای و با روش توصایفی تحلیلی، نامن بررسای سایر تحول لکس مرکاتوریا، رابطه آن را با مفهوم حقوق ترار فراملی روشن ساخته و درنهایت به این نتیره نائل شده است که نمیتوان مطلق لکس مرکااتوریا را بدون تدبیق و مشاااخد کردن اوصاااافی از ببیل کالساایک، مدرن و پساات مدرن با مفهوم مطلق حقوق ترار فراملی )اعم از مفهوم موسا و مفهوم مقتیی مترادف دانست بلکه این انطباق را صرفا می توان میان حقوق ترار فراملی در معنای مقتیی و لکس مرکاتوریای پستمدرن یافت
