از مهم ترین مسائل در زندگی بشر مساله شناخت و ادراک است که در طول تاریخ، همواره جزء مهمی از دغدغههای اندیشمندان و فیلسوفان را به خود اختصاص داده است. پرسشها در مورد شناخت در دورههایی که فعالیت فلسفی پیشرفت نمود، به شکل گرایش خاص درآمده است و بحثهای فلسفی در مورد شناخت، به حوزه مستقلی تبدیل شده است که موسوم به معرف تشناسی است. این بخش از فلسفه پرسشهایی را در مورد شناخت مطرح میسازد که پاسخهای متفاوت فیلسوفان به آن سبب شد تا مکاتب فلسفی و معرفتی مختلفی به وجود آید. در تالیف کتاب حاضر هدف، توصیف و تحلیل مبانی معرفتی دو دوره زمانی متفاوت، عصر مدرن و پست مدرن به طور اختصار است. اگر چه بحث از شناخت در یونان باستان مطرح بود و علی رغم اینکه فلسفه در یونان باستان جنبه جهان شناسی و وجودشناختی داشت اما این مساله هیچ گاه به معنای غفلت از بحثهای معرفت شناختی در یونان باستان نیست.