جنبش نومفهوم گرایی از دهه هفتاد وارد حوزه برنامه درسی گردید و تاکنون به صورت قدرتمندی نگاه به مطالعات برنامه درسی را تغییر داده است. نگاه اصلی این جنبش این است که نمی توان برنامه درسی را امری خنثی یا یک تکنیک دانست. بلکه برنامه درسی به عنوان یک رشته برگرفته از متن جامعه و فرهنگ است و در نتیجه یک متن سیاسی، فرهنگی و اجتماعی پیچیده است و به عنوان یک حوزه چند بعدی مطرح می شود. هدف پژوهش حاضر مطالعه برنامه درسی نومفهوم گرا با تکیه بر نظرگاه صاحب نظرانی چون پاینار، هیوبنر و مک دونالد می باشد. جامعه آماری پژوهش حاضر کلیه ی مقالاتی است که در این حوزه در پایگاه های sid,magiranو... نمایه و کتاب های برجسته در حوزه برنامه درسی که به این مهم پرداخته بودند، بدون در نظر گرفتن برهه زمانی خاص بوده است. بر مبنای مطالعه؛ می توان عنوان نمود که هیوبنر به جای مطالعه تغییر در رفتار و نحوه تصمیم گیری در کلاس درس، موضوع هایی نظیر فراروندگی، هشیاری و سیاست را مورد توجه قرار دادند. مک دونالد؛ یک مدل مفهومی برنامه درسی پیش نهاد کرده است که کنش ها را در حکم واحدهای مرکزی نظریه برنامه درسی می داند در نوشتار برنامه درسی و علاقه های انسانی عنوان نموده که تمامی روند طراحی و توسعه برنامه درسی سرشت سیاسی دارد؛ به عقیده پاینار در پارادایم بازنگری مفهومی، برنامه درسی برای یادگیری چگونگی کسب زندگی نیست بلکه برای یادگیری نحوه زندگی کردن است