مطالعات مربوط به منحنی فیلیپس یکی از موضوعات مهم اقتصاد کلان به شمار می رود و از دیرباز در مطالعات تجربی مورد آزمون قرار گرفته است. الگوهای کینزی جدید از منحنی فیلیپس بر مبنای مطالعه ی گالی و گرتلر (1999) عموماً قائل بر این هستند که در کوتاه مدت به دلیل چسبندگی های اسمی میان تورم و مازاد تقاضا معاوضه وجود دارد و در بلندمدت تورم در نرخ بیکاری با تورم غیرشتابنده ثابت است. در نقطه ی مقابل، گوردون (1997) در الگوی مثلثی خود نرخ بیکاری با تورم غیرشتابنده را در طول زمان متغیر می انگارد. در این راستا، پژوهش حاضر با به کارگیری رهیافت پارامتر متغیر در طول زمان می کوشد بینش جدیدی در رابطه با اعتبار منحنی فیلیپس در اقتصاد ایران ایجاد کند. برای این منظور، از داده های مربوط به دوره 1395–1339 استفاده شده است. با توجه به شرایط اقتصاد ایران، ضرایب در شش برهه زمانی برآورد شدند. نتایج برآورد نشان می دهد پارامترهای منحنی فیلیپس در اقتصاد ایران از ثبات برخوردار نیستند. به طوری که سهم انتظارت آینده-نگر در این ناپایداری قابل توجه است. ضرایب به دست آمده برای شکاف تولید نشان داد در بیشتر سال ها شیب منحنی فیلیپس در اقتصاد ایران مثبت بوده و نمی توان اعتبار آن را در حالت کلی تأیید کرد. بر این اساس، نمی توان در خصوص فرم تبعی منحنی فیلیپس اظهار نظر قطعی انجام داد.