مواجهه ی دریدا و افلاطون بسیار پرفراز و نشیب است. جایگاه فلسفه ی افلاطون هم به لحاظ تاریخی و هم به لحاظ ماهوی جایگاهی ویژه است. دریدا و به طور عام رویکرد ساختارزدایی این مساله را به طور عمیق درک کرده است. به نظر دریدا افلاطون دارای شان تاریخی به لحاظ تاریخی در تاریخ اندیشه و تاریخ فلسفه به طور عام است. به عبارتی دیگر افلاطون برای دریدا هم به لحاظ تازیخی و هم به لحاظ ماهوی خاستگاه فلسفه و پدر فلسفه و یا خداوندگار فلسفه و تکوین کننده ی فلسفه است.