در مقاله حا ضر، ضمن پردا ختن به پی شینه تاریخی امر پی شین تصریح می شود که این مفهوم در اندی شه کانت به مثابه قوام بخش احکام ضروری و معرفتشناختی ایفای نقش میکند و در اندیشه هایدگر و گادامر به وجهی دیگر ادامه حیات می دهد. در این مقاله در جستجوی فهم این مسئله ایم که وجوه معرفتشناسانه و هستی شناسانه از امر پیشین در اندیشه هایدگر و گادامر چگونه خود را نشان می دهد. کانت در ساحت معرفت شناختی و هایدگر در ساحت هستی شناختی امر پیشین را به کار برده و گادامر به روایتی دیگر امر پیشین را در امتزاج این دو دیدگاه معرفتشناختی و هستی شناختی با یکدیگر قرار میدهد. به اخت صار می توان گفت، امر پی شین در معرفت شنا سی کانت، جزو ساختار لاینفک ذهن بوده و لازمه تحقق حکم ناظر بر واقع است. در هستی شناسی هایدگر، ا مر پیشین درک پیشین از وجود است که بنیاد شناخت در ساحت تجربه است و در اندیشه گادامر، امر پیشین ضرورتی عقلانی است که تاریخ مندی فرد و تعلق آن به سنت و جامعه، وجه هستیشناختی آن است.