خرافهگویی تعلق و پایبندی به وهمیاتی است که توجیه اصیل عقلانی،دینی و یا علمی ندارد.ضرورت خرافهپژوهی جامعهشناختی نه فقط از ناحیه متعارض بودنش با فرایند توسعه است،بلکه به جهت آثار منفی متعددی است که از آن ناشی میشود.هدف این مقاله«بررسی جامعهشناختی وضعیت خرافهگرایی دانشجویان دانشگاههای مازندران و صنعتی نوشیروانی بابل»است.در این بررسی پیمایشی،از بین 84541 دانشجوی این دانشگاهها و براساس جدول مورگان به روش نمونهگیری تصادفی طبقهای متناسب،573 دانشجو به عنوان حجم نمونه انتخاب شدند.دادههای جمعآوریشده از طریق پرسشنامه محقق ساخته و تحلیل آنها با به کارگیری برنامه آماری SPSS ،یافتههای بااهمیتی را نشان میدهد:بالا بودن میزان پایانی مقیاس ساختهشده خرافهگرایی(0/08