هدف ﻓﯾزﯾﮏ ذرات، ﮐﺷف ﺑﻧﯾﺎدیﺗرﯾن اﺟزاء ﻣﺎده و ﺑﻧﯾﺎدیﺗرﯾن ﻗواﻧﯾن ﻓﯾزﯾﮑﯽ حاکم ﺑر آن اﺟزاء اﺳت. در ﻓﯾزﯾﮏ ذرات، یک ذره ﺑﻧﯾﺎدی، ﯾﮏ ذره زﯾر اﺗﻣﯽ اﺳت که از ذرات دﯾﮕر ﺗﺷﮑﯾل ﻧﺷده اﺳت. ذرات بنیادی ﺷﻧﺎﺧته ﺷده در ﻓﯾزﯾﮏ، ﺗوﺳط ﻧظریه ای به ﻧﺎم ﻣدل اﺳﺗﺎﻧدارد ذرات ﺑﻧﯾﺎدی ﺑررﺳﯽ ﻣﯽ ﺷوﻧد. همهی ذرات ﺑﻧﯾﺎدی ﯾﺎ ﺑوزون ﯾﺎ ﻓرﻣﯾون هستند . اﯾن طﺑﻘﺎت ﺑﺎ آﻣﺎر کوانتومی ﺧود ﻣﺗﻣﺎﯾز ﻣﯾﺷوﻧد: ﻓرﻣﯾون ها از آﻣﺎر ﻓرﻣﯽ-دﯾراک و ﺑوزون ها از آﻣﺎر ﺑوز-اﯾﻧﺷﺗﯾن ﭘﯾروی ﻣﯾﮑﻧﻧد. می دانیم که ذرات بنیادی از آمار پیروی می کنند. آﻣﺎر ذرات ﺗوﺻﯾف ﺧﺎﺻﯽ از ذرات ﭼﻧدگانه در ﻣﮑﺎﻧﯾﮏ آﻣﺎری اﺳت . در ﻓﯾزﯾﮏ ، ﻣﮑﺎﻧﯾﮏ آﻣﺎری ﯾﮏ ﭼﺎرﭼوب رﯾﺎﺿﯽ اﺳت که روش های آﻣﺎری و نظریه اﺣﺗﻣﺎل را ﺑرای مجموعههای ﺑزرگ ﻣوﺟودات ﻣﯾﮑروﺳﮑوﭘﯽ اﻋﻣﺎل ﻣﯾﮑﻧد. اﯾن شاخه از ﻓﯾزﯾﮏ زمینههای ﺑﺳﯾﺎری ﺑﺎ ماهیت ﮐﺎﺗورهای را در ﺑر ﻣﯾﮕﯾرد. اﺑرآﻣﺎر شاخهای از ﻓﯾزﯾﮏ آﻣﺎری اﺳت که به مطالعه ﺳﯾﺳﺗمهای ﻏﯾرﺧطﯽ و ﻏﯾرﺗﻌﺎدﻟﯽ اﺧﺗﺻﺎص دارد. میداﻧﯾم که در ﻣﮑﺎﻧﯾﮏ آﻣﺎری ﻣﻌﻣوﻟﯽ، دﻣﺎی ﺳﯾﺳﺗمها دارای ﺗﻌﺎدل اﺳت و ﭘﺎراﻣﺗر ﻣﺗﻐﯾر ﻧﯾﺳت اﻣﺎ در اﺑرآﻣﺎر ﺳﯾﺳﺗم در ﺣﺎل ﺗﻌﺎدل ﻧدارﯾم و ﺳﯾﺳﺗم دارای اﻏﺗﺷﺎش و ﺗﺻﺎدﻓﯽ اﺳت. به طور کلی سیستم های دور از تعادل رفتار های فراکتال گونه از خود نشان می دهند، یعنی در مقیاس های متفاوت مکانی و زمانی بسیار یکسان به نظر می رسند. ابرآمار چارچوبی است که آمار بولتزمن- گیبس را به آمار تسالیس و کانیاداکیس مرتبط می کند. مفهوم ابرآمار بر این ایده استوار است که دمای سیستم می تواند به صورت محلی در نوسان باشد و منجر به توزیع دما شود. آمار تسالیس یک پارامتر غیر گسترده q را معرفی می کند که فرمول آنتروپی را اصلاح می کند ؛ در حالی که آمار کانیاداکیس یک پارامتر تغییر شکل k را معرفی می کند که تابع نمایی را در تابع توزیع تغییر می دهد. هر دو آمار در زمینه های مختلف از جمله فیزیک انرژی بالا ، کیهان شناسی و ژئو فیزیک برای مطالعه سیستم های پیچیده و حل مسائل معکوس استفاده شده اند. ضریب کوانتومی و شرایط پویا سبب پیچیدگی بیشتر توابع در ابر آمار می شود.