زمینه و هدف: قانونگذار و شماری از فقها، برای ازدواج دختر باکره رشیده، جلب موافقت ولی را مد نظر قرار دادهاند، این بدان معنا است که با انتفای باکرگی دختر، ولایت نیز از او برداشته میشود، متأثر از همین برداشت، رأی وحدت رویه مورخ 1364 دیوان عالی کشور، لزوم اذن ولی برای ازدواج دختر در فرضی که زوال بکارت به واسطه مباشرت نامشروع باشد را منتفی دانسته است. هدف مقاله حاضر بررسی اذن ولی در ازدواج دختر در فرض زوال بکارت به واسطه زنا با نقدی بر رأی وحدت رویه دیوان عالی کشور است. روش: مقاله حاضر توصیفی ـ تحلیلی بوده و از روش کتابخانهای استفاده شده است. ملاحظات اخلاقی: در این مقاله، اصالت متون، صداقت و امانتداری رعایت شده است. یافتهها: استدلال رأی وحدت رویه این است که مشروعیت دخول قبل از عقد، شرط صحت عقد و یا شرط سقوط ولایت نبوده و دخول مطلقاً چه مشروع باشد یا غیر مشروع، سبب سقوط ولایت میباشد. نتیجهگیری: رأی مورد اشاره به دلایلی از قبیل بیتجربگی دختر در فرض مزنیعلیه واقعشدن، تناسب لزوم اذن ولی در نکاح با مقاصد شریعت، منوطبودن سقوط اذن ولی بر ازاله بکارت از طریق نکاح در روایات و عدم احراز رشد دختر در فرض ازاله بکارت از طریق نامشروع، محل تأمل است.