مقدمه و هدف: پژوهش حاضر، با ارائه چارچوب مفهومی جدیدی از آموزش مبتنی بر شایستگی کارکنان سازمانی، خلأ پژوهشی موجود در این حوزه را پر میکند. بررسی منابع علمی نشان میدهد که تاکنون پژوهشی مشابه که به طور نظاممند ادبیات این حوزه را سنتز کرده باشد، انجام نشده است. لذا این مطالعه از نظر هدف توسعهای، از لحاظ ماهیت و سبک تحلیل دادهها، جزء پژوهشهای کیفی و بر اساس جمعآوری دادهها اسنادی است. روششناسی پژوهش: از منظر روش انجام پژوهش، تحلیلی- توصیفی است و دادههای پژوهش با استفاده از روش فراترکیب جمعآوری و تحلیل میشوند. بر این اساس، محقق پس از جستجو در پایگاههای اطلاعاتی داخلی و خارجی، در محدودهی زمانی 2010 تا 2023، تعداد 714 مقاله مرتبط را بازیابی و در نهایت، پس از بررسی 41 مقاله نهایی انتخاب گردید. یافتهها: یافتههای مقالات با استفاده از روش هفت مرحلهای ساندولوسکی و بارسو تحلیل شدند. نتایج حاصـل از 41 مقاله منتخب بر اساس 95 مفهوم، 16 مقوله فرعی، و ٤ مقوله اصلی؛ در ابعاد نیازسنجی شایسته محور (رویکرد عرضه محور، رویکرد تقاضا محور، رویکرد شواهد محور)؛ طراحی شایسته محور (ترتیب برنامه، محتوا برنامه، مراجع برنامه)؛ اجرا شایسته محور (آموزش درون سازمانی، آموزش برون سازمانی، آموزش مجازی)؛ و ارزشیابی شایسته محور (ارزیابی دانشی،ارزیابی مهارتی، ارزیابی رفتاری) بررســی و تحلیل گردید. بحث و نتیجهگیری: نتایح حاصله نشان میدهد که آموزش مبتنی بر شاستگی به افراد امکان میدهد تا مهارتها و شاستگیهای خود را بهبود دهند و به صورت عملی و کاربردی آنها را توسعه دهند. در مجموع، میتوان نتیجه گرفت این رویکرد میتواند به افراد و سازمانها کمک کند تا بهبود عملکرد، افزایش توانمندیها، و دستیابی به اهداف واقعی خود را تسریع دهند. این نوع آموزش به بهرهوری و اثربخشی توسعه کمک میکند.