در این پژوهش صخرهنگارههای جنوب خراسان )شهرستان نهبندان، بیرجند، درمیان و سربیشه( موردبررسی قرار گرفتهاند که تنها پارهای از باستانشناسی هنر صخرهای منطقه را دربرمیگیرند. با درنظرگرفتن پیشینه غنی فرهنگی و تاریخی استان خراسان جنوبی و مکانهایی که دارای این هنر هستند، خالء مطالعاتی در این مورد مشهود است؛ لذا وجود چنین پژوهشهایی بر لزوم و اهمیت جایگاه باستانشناسی هنر صخرهای در شرق ایران اشاره دارد. آنچه بهعنوان هدف در این مقاله دنبال میشود، معرفی و گونهشناسی نقوش ازمنظر سبک و تکنیک 5 سنگنگاره )آسو، رامنگان2 ،جاده اسدآباد، تنگه پنجهشیر و دره انجیر( با سنگنگاره مهم و شاخص الخمزار در استان خراسان جنوبی است. لذا پژوهش حاضر به روش توصیفی- تطبیقی و ابزار گردآوری اطالعات کتابخانهای و بررسی میدانی است؛ سنگنگارههای 5 محوطه شاخص در استان خراسان جنوبی ازمنظر شیوه، سبک و روش نقر نقشمایههای هنری در بحث زیباییشناختی، صحنههای نمادین و معنادار است که وجوه اشتراک و تفاوت نقشمایههای موجود در این محوطهها ما را برای دستیابی به گاهنگاری نسبی کمک مینماید. یافتههای پژوهش نشانگر این است که نقوش دارای اشتراکاتی همچون روش نقر به سبک پتروگلیف )کوبشی( است اما در بحث افتراق نقوش میتوان گفت؛ در 5 محوطه موردبررسی ما نگارگر، نقوش را بهصورت ساده و استیلیزه ً نقوش دوران پیش از تاریخی را شامل میشود؛ بدون هیچ تزیین و با ترسیم نقش، نقوش را بهصورت که اکثرا دستهجمعی آفریده و صخره را از تنوع مضمون برخوردار کرده است، اما در نقوش الخمزار )که بیشتر مربوط به ً واقعگرایانه و با تزیینات و جزییات بیشتر، ترسیم کرده و اشکال را دوران تاریخی است( نگارگران، نقوش را اکثرا ً زیبا و منظم آفریدهاند. از همه مهمتر اینکه تصاویر الخمزار صحنههای دستهجمعی و گروهی نیستند و معموال تکچهرهاییاند. نگارگران در نقوش الخمزار سعی کردهاند تا با نقرکندن دل سنگ بیشتر زیباییشناسی را رعایت کنند؛ نکته بااهمیت اینکه با نگاهی به نقوش موجود در هر 6 محوطه بهطورکلی درطول زمان از نقشمایههای جانوری کاسته و در فرایند زمان به نقشمایههای انسانی افزوده شده است. سپس هرچه به زمانهای تاریخی نزدیکتر شده از نقوش انسانی کاسته و کتیبهها را جایگزین این نقوش کردهاند که این مهم، در سنگنگاره الخمزار بیرجند بهطور واضح مشهود است. کلیدواژگان: سنگنگاره، خراسان جنوبی، الخمزار، نقوش حیوانی، نقوش انسانی.