متناقض نمایی، در حقیقت یک امکان زبانی است برای برجسته سازی که به جهت شکستن هنجار زبان و عادت ستیزی موجب شگفتی و در نتیجه التذاذ هنری می شود. متناقض نمایی با تضاد (طباق) متفاوت است. از این جهت زیبایی آفرین است که موجب آشنایی زدایی، ابهام، دو بعدی بودن، برجستگی معنا و ایجاز در کلام می شود. این شگرد زبانی، کم و بیش در تمام دوره های ادب فارسی مشاهده می شود و عواملی چون تحول تکاملی ادبیات از سادگی به ژرفایی و آمیختگی عرفان با ادب فارسی در پیدایش و گسترش آن نقش داشته اند. عناصر متناقض نما به صورت ترکیب یا تصویر پارادوکسی و جمله یا بیان پارادوکسی به کار می روند. در این مقاله، متناقض نمایی در دو مقوله ساختمان متناقض نمایی و حوزه های شکل گیری آن در قصاید خاقانی مورد بررسی قرار گرفته است. ساختمان متناقض نمایی (صور مختلف متناقض نمایی از نظر عناصر دستوری) در قصاید خاقانی به سه صورت می باشد که عبارتند از الف) متناقض نمایی به صورت ترکیب ب) متناقض نمایی میان عناصر یک جمله ج) متناقض نمایی میان دو جمله. متناقض نمایی در قصاید خاقانی در حوزه هایی چون اغراق، استعاره، عناصر زبانی و تشبیه شکل گرفته است.