چکیده از انقلاب مشروطه به دلیل ضعفی که دولت مرکزی با آن روبرو شد تکثری درحوزه قدرت امر ایلی و نا امنی و تجزیه گرایی و تقسیم سرزمین ایران بوجود آمد که دیدگاه های جدیدی رادر مقابل امر ایلی شکل داد.همچنین قالب مدرنی از دولت نو وملی در اغلب دیدگاه های روشنفکرانه وناسیونالیستی دیده می شدکه حذف و محو امر ایلی را برای سرزمین ایران واحد جستجو می کرد.همین امر، ظهور دولت مدرنی را رقم زد که با پشتوانه ایدئولوژی ناسیونالیسم توانست ادغام سازی سرزمینی و ادغام سازی فرهنگی را در قبال امر ایلی انجام دهد.اما امر ایلی ای که با رویکردهای گفتمانی جدید ناسیونالیستی و دولت مدرن ملی روبرو شد نه تنها به حذف امر ایلی منجر نشد بلکه شرایط ظهور امری جدید را رقم زد که میتوان از آن به عنوان امر قومی در دوره جدید از آن نام برد. فرایند انتقال امر ایلی به امر قومی در یک مسیری اتفاق افتاد که هم بار ایدئولوژیک داشت و هم بر عمل پراگماتیستی متاثر بود.بررسی فرایند انتقال و تبدیل شدن امر ایلی به امر قومی در قالب این بار ایدئولوژیک (ناسیونالیسم )و وعمل پراگماتیستی (دولت مدرن) با جریان ادغام سازی میتواند مسیر تبدیل شدگی از یک ساخت سنتی به ساخت مدرن را نشان دهد.این تبدیل و انتقال می تواند جلوه های متنوعی ازبیان سیاسی تابیان فرهنگی را از خود بروز دهد.