تجربه کالیفرنیا نمونه ای از ناکارآمدی رویکردهای توسعه کلان شهری است که بر پای تمرکزگرایی و کنترل قرار داشته است. ما در مواجهه با تغییرات سریع و اغلب مقطعی (گسسته)، جهانی شدن، ظهور جامعه پساسنتی و گسترش انعکاس پذیری اجتماعی به ایجاد و آفرینش مفاهیمی جدید برای توسعه کلان شهری و پایداری نیاز داریم. طرح های بزرگ حکومتی مبتنی بر قوانین فراگیر و دستورات متمرکزی که تنوع و چندگانگی عوامل موجود در سیستم کلان شهری را نادیده می گیرند، موفق نخواهند بود. ما معتقدیم که زمینه موضوعی نوظهور "سیستم های پیچیده انطباق پذیر" مدلی را ارایه می کند که ممکن است در تکامل و بلوغ راهبردهای انطباق پذیرتر برای توسعه کلان شهری مفید بوده منجر به اقتصاد و محیط زیست پایدارتر شوند. این مدل به ما نشان داده است که استراتژی های توسعه کلان شهری به سه عنصر و عامل برای موفقیت نیاز دارند؛ ایجاد وفاق عمومی و فرایندهای مشابه تشریک مساعی؛ استفاده از یک سیستم از شاخص ها برای ارایه بازخورد به عوامل اجرایی گوناگون؛ یک سبک رهبری جدید، که روی یادگیری همکارانه، تعهد، یکپارچگی و اشتیاق تاکید می ورزد. علاوه بر این، تجربه ما (هرچند که به میزان کمی در اینجا مستند شده است) نشان می دهد که این عناصر پیش از این؛ در پاسخ به تغییرات مقطعی (گسسته) در کالیفرنیا شروع به شکل گیری به شیوه ای خودسازمانده نموده اند. این موضوع علیرغم آشفتگی ظاهری کنونی به ما یک حس خوش بینی می دهد