تعدد مهاجرت به شهرها و به تبع آن افزایش جمعیت شهرنشین، موجب رشد بدون برنامه، پراکنده، ناموزون و لجام گسیخته شهرها در پیرامون شده که امروزه به عنوان یکی از مشکلات جدی شهرها مطرح میباشد که این امر ناپایداری محیطهای شهری را درپی داشته است. بافت قدیم شهرها که اغلب دچار فرسودگی شده و ناپایداری محیطی در آنها مشهود است، دارای ظرفیتهایی ست که امکان توسعه درون بافتی در چارچوب توسعه پایدار را فراهم می آورد. پژوهش حاضر با استفاده از روش توصیفی و اسنادی به بررسی مفاهیم مرتبط با توسعه میان افزا و توسعه پایدار میپردازد. مطالعات حاکی از آن است که مفهوم توسعه میان افزا که پیش از توسعه پایدار با ابعاد اقتصادیش مطرح شده بود، در بستر این مفهوم جامعیت یافت و به جنبه زیست محیطی آن نیز اشاره شد.