برنامهریزی فضایی مقیاسهای مختلفی از جوامع محلی، مناطق و تا سطح ملی را دربرمیگیرد و بنابراین مسائل آن یکسان و یکنواخت نیست و در هر سطحی با مسائل خاص آن روبهرو خواهد شد. برنامهریزی توسعه در ایران در چارچوب سیستم مرکز محور در نظام دولتی شکل گرفته و برنامهریزی از "بالا به پایین" را در دستور کار قرار دادهاست. توجه به محلات در برنامهریزی شهری میتواند مصداق بارزی برای برنامهریزی از پایین باشد. در برنامهریزی برای محله به ظرفیتهای موجود در سطح محلات و هم-چنین مسائل خاص آن توجه مضاعفی صورت میگیرد، بنابراین امکان برنامهریزی بهتر، دقیقتر و موفقتر فرآهم است. انتخاب محلههای دهشیخ و عباسآباد به عنوان نمونه مطالعاتی این پژوهش به دلایل زیر صورت گرفتهاست: 1. پژوهشگر خود ساکن محله است؛ 2. وجود مشکلات عدیده به لحاظ کالبدی، عملکردی و ترکیب کاربری ها. از اینرو این پژوهش دارای رویکرد کیفی و روش پژوهش ترکیبی (توصیفی ـ تحلیلی) از نوع پژوهشهای کاربردی بهحساب میآید زیرا در فرآیند پژوهش سعی شدهاست با بهرهگیری از برنامهریزی فضایی مشکلات اجتماعی، کالبدی، اقتصادی و محیطی محلههای دهشیخ و عباسآباد رفع گردد. در گردآوری دادههای این پژوهش از روشهای گوناگون از جمله روش اسنادی ، برداشت میدانی، تکنیک پرسشنامه و مصاحبه با مسئولان شهری بهره گرفته شدهاست.از نتایج و دستاوردهای این پژوهش پس از تحلیل مصاحبه، پرسشنامه و نقاط قوت، ضعف و فرصت و تهدید محلههای دهشیخ و عباسآباد، میتوان از راهبردها و سیاستهای برنامهریزی فضایی این محلات در سه عرصه کلان پایداری، رقابتپذیری و زیستپذیری با تأکید بر توسعه اجتماع محلی نام برد. توسعه درونزا برای توسعه کالبدی، توسعه حداکثری در اراضی بایر درون محله، پراکنش مناسب فضای سبز و باز شهری، ارتقای سطح کیفی امکانات و تجهیزات، برقراری و کنترل نظارت اجتماعی، بهبود زیرساختهای شبکهی حمل و نقل عمومی و توزیع عادلانه خدمات رفاه عمومی از مهمترین راهبردهای پژوهش در سه عرصه یاد شدهاست. پس از تدوین راهبردهای و سیاستهای توسعهای نقشه کاربری اراضی محلههای دهشیخ و عباسآباد به عنوان سند اصلی توسعه این محلهها ارائه شدهاست