نگاه ریختشناسانه به آثار ادبی ازشیوههایی است که یک الگوی کلی جهت تحلیل آثار ادبی ارائه می دهد؛ چرا که ریخت شناسی به معنای شناخت شکل و ساختار یک اثر و چگونگی تاثیر آن بر مضمون و محتوا است. درزمینه ریختشناسی داستان، افراد بسیاری برای ارائه یک ا لگوی مناسب تلاشکردهاند که از جمله آن ها میتوان به کلودبرمون، زبان شناس و روایتشناس فرانسوی اشاره کرد. از آثار مشهور نویسنده فلسطینی غسانکنفانی، براساس نظریه « بازگشتبهحیفا » در این پژوهش، داستان کلود برمون در سه کارکرد امکان یا استعداد، فرآیند و پیامد مورد بررسی قرار میگیرد و اثبات میشود که نویسنده با کنار هم قراردادن پیرفتها وتوالی های مختلفی چون ساد ه و مرکب، زنجیره ای، انضمامی و پیوندی، باعث بوجودآمدن طرح و پیرنگی منسجم در داستان می گردد . نتایج پژوهش ، حاکی از آن است که این داستان با الگوی برمون مطابقت دارد و نویسنده با استفاده از امکان و فرآیند و نتیجه به عناصر روایی مانند تغییر موقعیت ها، نظم توالیهای گوناگون، انواع شخصیت، قدرت انتخاب دادن به قهرمان و شکست قهرمان توجه داشته است.