با عنایت به ظهور فضای زیستمانی جهانشهری، عصر جهانیشدن به معنای گذار از شهرهای کالن به سوی صورت جدیدی از شهر است که با عنوان »شهرهای جهانی« از آن یاد میکنند. به این ترتیب این پرسش مطرح است که شهرهای آینده در عصر جهانیشدن فزاینده چه هویتی پیدا میکنند و چه سازوکاری برای مدیریت این شهرها باید در نظر گرفت. بر این اساس، نویسندگان به طرح این پرسش اساسی پرداختهاند که زمینهها و ویژگیهای تعیینکننده در گذار به عصر شهرهای جهانی چیست؟ در پاسخ، مقاله این فرضیه را به بحث گذاشته است که چگونه رویکرد موسوم به تفکر ارتباطی به فضای متنی )زیستمانی( سبب شده شهرهای جهانی به عنوان کانون قدرت و ثروت در جهانیشدن معاصر مطرح شوند. شهرهایی چون نیویورک، لندن، توکیو و فرانکفورت از جملۀ این پدیدهها هستند که با شاخصهای گوناگونی تعریف شدهاند. لذا ضمن بحث دربارۀ زمینههای این گذار، مولفههای عمدۀ شهرهای جهانی مورد بررسی قرار گرفته است. این مقاله از چارچوب