میتوان گفت که نخستین بخش عمده فلسفه رواقی، منطق نظریـه لوگـوس اسـت . ایـن اصـل کـه مفهوم قانون طبیعی از آن تعبیر میشود، بیشترین سهم فرهنگ یونان در میراث اندیشهی بشـری اسـت . لوگوس در اندیشهی رواقی نظم عقلانی حاکم بر عالم یا ساختاری است که نظام عقلانی عالم را نشـان میدهد. این اصل عقلانی در زمینههای مناسب به صورت آتش یا خـدا توصـیف مـی شـود . از دیـدگاه رواقیون طبیعت تبلور یک قانون عام یعنی فراگیر و جهانشمول است و این قانون واحد که متعالیترین قاعده کلی است، مبنای نظری اندیشهی برابری و نظام جهانی در تفکر رواقـی اسـت . مقالـه حاضـر در صدد است تا با رهیافت مضمون گرا این فرضیه را به آزمون بگذارد که مفهوم لوگوس یا قانون ازلـی و ابدی از تفکر پیشسقراطی (خصوصاً اندیشهی هراکلیت) به عصر یونانیمآبی و اندیشهی رواقیـون، راه را شکل داده است. این مقاله با روش توصیفی و تحلیلی به نگارش در آمده است. پیدا کرده و ضمن تکامل این مفهوم، پایه ی نظری مفاهیمی همچون برابری و نظام جهانی در این مکتب شکل گرفته است. این مقاله با روش توصیفی تحلیلی به نگارش درآمده است.