سرمایه سیاسی منبع ارزشمندی است که کارکردش برای فرآیند حکمرانی مطلوب در جامعه حیاتی و غایت آن برای شهروندان تحقق مردمساالری و برای نظام سیاسی مشروعیت میباشد. با توجه به اهمیت این مفهوم و تولید حجم مناسبی از مطالعات درباره آن در کشور در دههی1390 ،بررسی ادبیات این حوزه، ضروری است . بنابراین هدف این مقاله؛ مطالعه ی نظاممند وضعیت ادبیات پژوهشی سرمایه سیاسی در ایران، با کاربست روش فراتحلیل است. در همین راستا پرسش پژوهش عب ارت است از؛ وضعیت ادبیات سرمایه سیاسی و به تبعِ یافتههای حاصل از آن، سطح سرمایه سیاسی در ایران چگونه است؟ برآیند یافتهها، حاکی است که با عنایت به همپوشانیهای معنایی مفهوم سرمایه سیاسی با مفهوم سرمایه اجتماعی؛ فراوانی پژوهش های داخلی در این حوزه به خصوص در دههی اخیر باال، روبه گسترش و بالغ بر هزار مطالعه است. رویکرد اغلب مطالعات نهادی بوده و به لحاظ نظری اغلب ذیل نظریه سرمایه اجتماعی، مفهوم- پردازی شده است. همچنین وضعیت سرمایه سیاسی در ابعاد و سطوح مختلف جامعه، از شهروندان و جامعهی مدنی گرفته تا دولت و حکومت )به ویژه در متغیرهای عمده اعتماد، مشارکت و شبکههای سیاسی(، ضعیف و روند آن نزولی بوده است. از جمله عوامل مؤ ثر در این وضعیت عملکرد ضعیف، ناتوانی در تأمین خواستههای مردم و عدم واکنش مناسب در قبال بازخورد سیاستهای اجرائی در حوزههای گوناگون سیاست داخلی و خارجی کشور، از سوی دولت میباشد.