منظومه ی حماسی - مذهبی خاوران نامه ی ابن حسام خوسفی، در سال 830 ه.ق سروده و تصاویر و تذهیب نسخه، کار «فرهاد نقاش» دانسته شده است. نگارگر با به تصویر درآوردن این اثر ادبی، دایره دلالت های آن را گسترش داده و لایه های معنایی جدیدی بر آن افزوده است. مسئله ای که مطرح می شود این است که چه لایه های معنایی آشکار و پنهانی در نگاره های خاوران نامه وجود دارد. از این رو ضروری می نماید که این گنجینه ی هنری با رویکردهای جدیدی که در حوزه ی نقد هنری و زیباشناسی مطرح است مورد تحلیل قرار بگیرد. برای نیل به این مقصود در این مقاله تلاش شده است تا با روش توصیفی - تحلیلی، نگاره های خاوران نامه طبق الگوی آیکونولوژی -که توسط اروین پانوفسکی، مورخ آلمانی در قرن بیستم میلادی ارائه شد- خوانش و در مراحل سه گانه ی آن مورد بررسی قرار بگیرد. تا از این طریق لایه های مختلف معنایی آن آشکار گردد. این پژوهش نشان داد که مضامین و نحوه ی دید هنرمندان در سنت نگارگری ایران، نه به جهان واقعی بلکه به گفتمان ادبی/هنری مسلط ارجاع دارد که این گفتمان خود به وسیله حماسه از گفتمان اسطوره ای تغذیه می شود. از این رو لایه ی پنهان معنایی که در طی سه مرحله حاصل گردید، معطوف به عناصر چهارگانه و رمزگان اسطوره ای بود.