ایتخت ساسانیان بخارا، مرکز فرهنگی و فکری در تاریخ هم تراز با دیگر شهرهای عمده جهان اسلام در قرن ده میلادی/ چهارم هجری بود. تجارت در مسیر اصلی دیگری بین آسیای مرکزی و شمال شرقی اروپا رونق گرفت. تبادل خز و برده ها از اسکاندیناوی، روسیه و اروپای شرقی، با نقره های سامانی در آسیای میانه صورت می گرفت. با استناد به یافته ها در این مقاله، فرض بر این است که مسیر تجارت خز، به عنوان راه اصلی تبادل فرهنگی سامانیان و روسیه، بازیگران مهم تجارت در عرصه ی جهان قرون وسطی می باشند، بررسی ارتباط تجاری پرت و دور افتاده در مسیر خز، نَه تنها مبین راه نقل و انتقال بین این مناطق است، بلکه به طور مکرر نشانگر اهمیت سامانیان در تاریخ، فرهنگ و هنر اسلامی، و به طور گسترده تر در قرون وسطی است. هدف از انجام این پژوهش، بررسی علل تأثیرات متقابل هنری ایران در دوره ی سامانیان و وایکینگ ها در اسکاندیناوی به دلیل روابط تجاری دو منطقه می باشد. روش پژوهش توصیفی-تحلیلی بوده و از طریق تطبیق هم زمانی به بررسی آثار هنری دو منطقه در طی دوره می پردازد. سؤال تحقیق این است که، روابط تجاری سامانیان و وایکینگ ها چگونه باعث اثرگذاری بر تزیینات هنر فلزکاری وایکینگ ها شده است؟ نتیجه حاصل از پژوهش، نشانگر این است که تجارت در طول مسیر خز، علاوه بر اهمیت اقتصادی آن، بسیاری از عناصر تزیینی هنر فلزکاری ایران را به هنر اسکاندیناوی منتقل نموده است. عمده ی این تزیینات عبارتنداز: وجود ترکیب بندی متقارن، عناصر تزیینات گیاهی اسلامی و ترکیب بندی متقارن جانوران روبه روی هم، از ویژگی های مشترک هنر فلزکاری دو منطقه می باشد.