نقوش گوناگونی که بر روی اشیای فلزی مکتب خراسان(دوره سلجوقی) و مکتب فلزکاری موصل حک شده اند، نشان دهنده اعتقادات قومی، مذهبی، باورها و آداب و رسوم اجتماعی و شرایط زیست محیطی است. علم ستاره شناسی(نجوم) و ابزارهای نجومی در دوران بعد از اسلام به دلایل و ضرورت های گوناگون اجتماعی برای مسلمانان مانند طلوع و غروب خورشید به جهت اقامه نماز و نگه داشتن روزه و نیز جهت های جغرافیایی برای سفر و طالع بینی، سعد و نحس بودن روزها و شب ها، به یکی از پدیده های علمی تبدیل شد. در این راه هنرمندان هم با تأسی از علوم و دانشمندان نجوم، در خلق برج های دوازده گانه صور فلکی بر روی ظروف فلزی، به ویژه گلاب پاش ها، تلاش بسیاری نموده اند. نتیجه حاصل از مقاله این است که در عین قرابت های ساختاری ومضمونی، تفاوتی های در ترکیب بندی ها و تزیینات موجود بین دو مکتب خراسان و موصل به چشم می خورد که مهم ترین آنها عباتند از، برنجی بودن اشیاء فلزی موصل به همراه مرصع کاری با نقره و طلا، مسطح بودن نقوش و تزئینات، تمایز آشکار بین شکل و زمینه و همچنین غالب بودن نقوش هندسی بر سایر نقوش در مکتب موصل می باشد، در حالی که نقش مایه های به کار رفته خراسان، بیشتر بر محور نقوش پیکره ای و تصاویر انسانی و جانوری است.. قرابت ها آن شامل: طرح های ترنجی کوچک و بزرگ حاوی نقوش سلاطین، جایگزینی طرحهای کوچک و متراکم به جای نقوش منفرد، استفاده از نقوش صور فلکی در داخل ترنجیهای مختلف،کاربرد مناظر درباری، شکار، نوازندگی و ورزشی،استفاده از خط نوشته ها می باشد در این مقاله به واکاوی نقوش گلاب پاش و شمعدان از مکتب فلزکاری خراسان و مکتب موصل به روش توصیفی تحلیلی- که جستجوی معنا از ورای تصویر به همراه تبین و تحلیل معنا نهفته در اثر، به همراه توصیف فرم پرداخته می شود- می پردازد.