در دوره صفویّ ّ ه در نتیجه ارتباط با اروپا، تحول عظیمی در هنر نگارگری از جهات مختلف بهوجود آمد که با تغییر دیدگاه زیبایی ّ شناسی طبیعت همراه بود. این تغییر دیدگاه در نیمه اول این دوره تأثیرات هنر تیموری را نشان می ّ دهد. در نیمه دوم دوره صفوی ـ که مکتب اصفهان را دربرمیگیرد ـ با هنرمندی «رضا عبّاسی» و شاگردانش، تغییرات بارزی در بازنمایی طبیعت نسبت به نی ّ مه اول این دوره و بهدنبال آن در زمینه نقشاندازی روی پوشاک پیکرههای انسانی بهوجود میآید؛ تا جاییکه در نمایش پیکرهها، تا اندازه زیادی از هنرنمایی هنرمندان در ایجاد طرح و نقش روی پوشاک کاسته میشود یا با گرایش به واقعگرایی، بهگونه متفاوتتری بهنمایش درمیآید. این مقاله با هدف پژوهشی تاریخی، به مطالعه آثار این دوره میپردازد و با روش توصیفی– تحلی ّ لی، تحولات و دلایل ایجاد چنین تغییراتی را از ابتدای دوره صفویّه تا زمان تداوم مکتب اصفهان، تبیین می ّ نماید. روش گردآوری اطلاعات این مقاله، روش کتابخانهای بود. نوع طرحهای بهکار ّ رفته در آثار نگارگری دوره موردنظر پس از بررسی ّ های مکرر، دستهبندی و از نظر تجریدی یا عینی بودن، مطابقت داده شدند و هر کدام از دادهها با تطبیق و مقایسه در دو ّ نیمه او ّ ل و دو ّ م دوره صفوی، براساس شیوه کمی و کیفی و روش نشانهیابی مورد واکاوی قرار گرفتند. مطابقت این نقشمایهها و ریشهیابی آنها نشان داده است که طرحها و نقوش انتزاعی و تکرارشده در پوشاک نگاره ّ های مکاتب نیمه او ّ ل دوره صفوی، در نیمه دوم این دوره بهشیوهای واقعگرایانهتر و نمایشطبیعتگونه با تفاوتهای ّ ی قابل توج ّ ه متحول شدند