در هر زمانی از گذشته تا کنون انسان همیشه در پی کشف ناشناختههای خلقت بوده و در مقابل آنها ابراز شگفتی کرده است. متون عجایبنامهای از انواع متونی است که در سرزمینهای گوناگون نگارش آن رایج بود. در ابتدا عجایبنگاری در خدمت جغرافیانگاری بود اما رفته رفته مورد اقبال عمومی واقع شده و به صورت متون مستقلی در آمد. معمولا نویسندههای این متون به شگفتیهای موجود در دنیا اعم از گیاهان، جانوران، ستارگان و هر آنچه که در آسمان و زمین و دریا وجود دارد میپرداختند. در متون عجایبنامهای گاهی جنبهی علمی و گاهی جنبهی شگفتی مخلوقات مورد اهمیت بود. از آنجا که آثار هنری هر دوره بازتابی از عقاید، افکار و نگرش رایج در آن دوره میباشد پژوهش حاضر تصاویر کتاب عجائبالمخلوقات قزوینی دورهی ایلخانی را مورد بررسی قرار میدهد. این پژوهش با هدف دست یافتن به دلالت یا دلالتهای معنایی تصاویر وارد حوزهی معناشناسی آنها شده و تحلیل معنایی تصاویر را با استفاده از رویکرد تحلیل گفتمان نورمن فرکلاف انجام داده است. تحلیل گفتمان یک رویکرد میان رشتهای جدید است که برای درک فرایند معناسازی نه به متن بلکه به بافت آن توجه میکند. این پژوهش به شیوهی توصیفی- تحلیلی میباشد و با استفاده از کتب، مقالات و دیگر منابع مرتبط سعی در پاسخ به این سوالات را دارد: 1) شمایلنگاری عجائبالمخلوقات قزوینی دورهی ایلخانی در راستای کارکرد تعلیمی و باورهای اسلامی چگونه است؟ 2) گفتمانهای مسلط بر دورهی ایلخانی چگونه در شمایلنگاری عجائبالمخلوقات به تصویر کشیده شده است؟ یافتههای پژوهش نشان میدهد؛ تصاویر حول محور باورهای اسلامی و هویتی ایرانیان شکل گرفته که در استعارات بصری نمایان شده است. بنابراین نتیجهی اصلی این پژوهش را میتوان چنین بیان کرد: محوریت معنایی تصاویر حول «معرفت خدا» و بر اساس اهداف سیاسی شکل گرفته و تمامی تصاویر با این قصد و نیت مصور شدند.