مجموعه حمزهنامه برگرفته از داستانهای دوره اسلامی هند در پرتو هنر دوره گورکانی در زمان پادشاهی اکبرشاه به منصه ظهور رسیده است، و به کوشش نگارگران ایرانی و هندی در قالب یک اثر با شاخصههای هنر هند-ایرانی به اجرا در آمده است. نگارههای این مجموعه توسط دو هنرمند ایرانی که در دوره صفوی پرورش یافتهاند، با نامهای میرسیدعلی و خواجه عبدالصمد، تصویرگری و نظارت شده اند. نگارگر با به تصویر کشیدن این اثر ادبی- هنری، دایره دلالتهای معنایی را گسترش داده و لایههای معنایی تازهای بر آن افزوده است. هدف پژوهش حاضر بررسی مفاهیم نمادهای خیر و شر و عناصر تصویری مرتبط با رمزگان اسطورهای است و در پی پاسخ به این پرسش اساسی است که: چه لایههای معنایی در عناصر خیر و شر نگارههایی اسلامی وجود دارند و جایگاه آنها در عناصر تصویری حمزهنامه چیست؟ روش پژوهش توصیفی-تحلیلی بوده است و نگارههای حمزهنامه را طبق مراحل سهگانهی آیکونولوژی که توسط اروین پانوفسکی ارائه شده است مورد خوانش و بررسی قرار میدهد تا از این طریق لایههای معنایی عناصر خیر و شر را آشکار سازد. نتایج پژوهش حاکی از آن است که مضامین نگارگری ایران در سنت نگارگری هند نفوذ کرده و با کارکرد حماسه و اسطوره تغذیه میشود. لایههای معنایی پنهان در نگاره ها نمایانگر مفهوم خیر و شر است که همگی پیرو رمزهای اسطورهای بودهاند.