وقتی قرار است با بحث تحلیل گفتمان به تاریخ هنر بپردازیم و با این رویکرد دوره های مختلف تاریخ هنر را بررسی کنیم. موارد زیر مطرح هستند. تحلیل گفتمان نظر به کسان مختلف مربوط به زمینه های مختلفی که استفاده کردند تعاریف مختلفی دارد. بطور کلی دو سنت تحلیل گفتمان داریم : 1- یک سنت انگلوساکسونی فرکلاف در ایران شناخته شده است که به نسبت بین زبان و قدرت تاکید دارند. 2- سنت دوم تحلیل گفتمان سنت فرانسوی است که در سنت فرانسوی فوکو و لاکلا و موفه برجسته هستند. چون اکثر اینها جامعه شناس سیاسی هستند به متغیرهای برون متنی خیلی توجه دارند. زبان برای آنها نسبت بین زبان و قدرت از سنت انگلوساکسونی کمتر است. در مطالعات تاریخ هنر که متغیرهای برون متنی در آن نقش مهمی دارند بیشتر از نظریه لاکلا و موفه استفاده میشود. مثلا وقتی تحقیق سبک شناسی داریم می توان از سنت انگلوساکسونی فرکلاف استفاده کرد اما وقتی می خواهیم از تحول گفتمان ها صحبت کنیم از اینکه در تاریخ هنر چه شد در یک دوره این ژانرها تولید شد در دوره دیگر ژانر دیگری تولید شد اینها رفتند و گروه دیگری آمد برای این چنین بررسی هایی تحلیل گفتمان شاخه فرانسوی مناسب تر است .