ﺍﯾﻦ ﭘﮋﻭﻫﺶ ﺩﺭ ﭘﯽ ﺷﻨﺎﺧﺖ آیین های مازندران با سنجش معیارهای اسطوره شناسی و نظریه های این حوزه است و تلاش شده تا با تکیه بر نظریه سه کنش ژرژ دومزیل و با در نظر گرفتن آیین نمایشی برف چال به عنوان مورد مطالعاتی، به شناختی متفاوت نسبت به این آیین دست یابد. پژوهش به دنبال پاسخ گویی به این پرسش است که: کارکرد اسطوره ای آیین برف چال در مازندران با رویکرد سه کنش ژُرژ دومزیل چگونه قابل تبیین است؟ روش تحقیق توصیفی-تحلیلی است. هدف سنجش آیین نامبرده با رویکرد اسطوره سنجی دومزیلی است. تحقیق از نوع کیفی است. نتیجه حاکی از این است که کنش «سه کارکردی» یا «کنش سه گانه»، همان سه گانگیِ نهادهای اجتماعی «شهریاری»، « جنگاوری» و «کشاورزی» با ساختار این آیین قابلیت تطابق دارد. در رسم برف چال، باروری با نتایج و عواقب و تأثیرات گوناگون از قبیل خرمی و آبادانی، تندرستی، طول عمر، آسایش، آرامش، کامرانی و جمعیت (ازدیاد نفوس)بوده غلبه بر خشکسالی نیز هدفی بوده که سلحشوران برای آن تلاش کردند و همچنین در مقابل نیروهای طبیعت قدم علم کردند و این عمل باروری و زایش را به همراه دارد.