در جهان پرتنش امروز که انسان ها به دلیل مشغله فراوان همواره احساس خستگی می کنند، اهمیت اوقات فراغت بر کسی پوشیده نیست. از سوی دیگر فراغت انحرافی بعنوان فعالیتی فراغتی که هنجارهای اخلاقی و قانونی جامعه را نقض می کند، می تواند امنیت اجتماعی را به خطر اندازد. این پژوهش به بررسی تأثیر خودکنترلی بر فراغت انحرافی جوانان می پردازد. نظریه عمومی جرم اذعان می کند پایین بودن خودکنترلی در افراد زمینه را برای رفتارهای انحرافی مهیا می کند. روش پژوهش، پیمایش و ابزار سنجش آن پرسشنامه می باشد. جامعه آماری تحقیق شامل کلیه جوانان 35-18 سال شهر بابلسر می باشند که با استفاده از فرمول کوکران 400 نفر بعنوان حجم نمونه به روش نمونه گیری خوشه ای چند مرحله ای انتخاب شده است. برای بررسی اعتبار از اعتبار صوری و برای پایایی از آلفای کرونباخ استفاده شده است فراغت انحرافی که در این تحقیق در دو بعد اشکار و پنهان مورد بررسی قرار گرفت. میزان فراغت انحرافی پنهان بیشتر از فراغت انحرافی آشکار گزارش شده است. طبق یافته های آزمون همبستگی پیرسون، بین ابعاد خودکنترلی و فراغت انحرافی و ابعاش رابطه معنی داری وجود دارد. برای بررسی تأثیر سازه خودکنترلی بر سازه فراغت انحرافی از تکنیک مدل سازی معادله ساختاری انجام شده است؛ تأثیر خودکنترلی پایین بر فراغت انحرافی مثبت و معنی دار بوده است (65/0=Beta)؛ همچنین متغیرهای سازه خود کنترلی با هم توانستند 43/0 از تغییرات متغیر وابسته (فراغت انحرافی و ابعاد) را مورد تبیین قرار دهند. در مجموع می توان گفت افرادی که خودکنترلی پایین تری دارند بیشتر در زمان فراغت مرتکب رفتارهای انحرافی فراغتی می شوند.