هدف از تحقیق حاضر بررسی و تدوین مدل اوقات فراغت دانشجویان سراسر کشور می باشد. روش پژوهش از نوع پژوهش های آمیخته (کیفی-کمی) می باشد و به صورت میدانی انجام شد. نمونه گیری در بخش کیفی به صورت نمونه گیری گلوله برفی و تا اشباع نظری داده ها (15 نفر) ادامه داشت و در بخش کمی نیز به صورت ترکیبی (طبقه ای متناسب با حجم– نمونه گیری در دسترس) انجام شد و از دانشجویان دوره ی کارشناسی دانشگاه های تحت پوشش وزارت علوم تحقیقات و فناوری با استفاده از فرمول کوکران برای جوامع با حجم مشخص نمونه ای برابر با 1627 نفر انتخاب شد. برای جمع آوری داده ها از مصاحبه عمیق و پرسشنامه محقق ساخته استفاده شد. روایی صوری و ظاهری پرسشنامه توسط 12 نفر از خبرگان و پایایی پرسشنامه با استفاده از آزمون آلفای کرونباخ (89/0=α) مورد تأیید قرار گرفت. داده های پژوهش در بخش کیفی با رویکرد تفسیری کدگذاری و در بخش کمی نیز با استفاده از آزمون های همبستگی (پیرسون، اسپیرمن، فی و رگرسیون خطی) و مقایسه ای (u من ویتنی، کروسکال- والیس، t تک نمونه ای، t مستقل و آزمون تحلیل واریانس یکطرفه) مورد تحلیل قرار گرفت. نتایج بخش کیفی منجر به شناسایی هشت مقوله اصلی و 62 مفهوم کلیدی شد. نهایتاً مدل اوقات فراغت با شش عامل تأثیرگذار بر انتخاب فعالیت های فراغتی (شامل پیشرانه ها، عوامل فردی، عوامل اجتماعی و محیطی، عوامل مدیریتی، عوامل دولتی و چالش ها) و پیامدهای ناشی از گذران اوقات فراغت شناسایی شد. نتایج بخش کمی نشان داد دانشجویان بیشتر اوقات فراغت خود را در محیط دانشگاه سپری می کنند و بیشتر زمان فراغت آنها در ساعات 16 عصر الی 24 شب قرار دارد. مهم ترین موانع استفاده بهینه از اوقات فراغت به ترتیب نداشتن برنامه در زندگی (43%)، نبود امکانات و تأسیسات (4/40 %)، مشکلات اقتصادی (2/35 %)، تنبلی و راحت طلبی (8/34 %)، مشکلات اجتماعی (3/27 %) و نداشتن تفکر تفریحی (8/24 %) هستند. دانشجویان به طور متوسط 35/11±35/20 ساعت در طول هفته (9/2 ساعت در روز) اوقات فراغت دارند. میانگین اوقات فراغت دانشجویان پسر بیشتر از دانشجویان دختر و میانگین میزان اوقات فراغت افراد مجرد بیشتر از افراد متأهل است. مقایسه تغییرات فراغت بین دهه 70 و 90 هجری شمسی نشان داد که میزان اوقات فراغت در مقایسه با دهه 70 کمتر شده است با این وجود میزان پرداختن به فعالیت های ورزشی در اوقات