اگرچه از تأمّلات و نظریه پردازی حول محور دانش هرمنوتیک بیش از دو قرن و نیم در دنیای غرب می گذرد، امّا در ایران از دهه ی هفتاد کتاب های: هرمنوتیک، کتاب و سنّت از محمّد مجتهد شبستری، و کتاب ساختار و تأویل متن، نوشته ی بابک احمدی از جهت معرّفی و طرح مباحت هرمنوتیک کلاسیک و مدرن جریان ساز هستند. بعدها به ویژه در دو دهه ی اخیر، نوشتن کتاب ها و مقالاتی اعم از تألیف و ترجمه در باب هرمنوتیک رشد چشمگیر پیدا کرد؛ از این رو، طرح و شرح رویکردها و مفاهیم مختلف هرمنوتیکی و کاربست دستاوردهای هرمنوتیکی در حوزه ی علوم انسانی مورد توجّه پژوهشگران قرار گرفت. کتاب حاضر نیز می کوشد در گام نخست به تبیین درست و دقیق رویکردها و مفاهیم هرمنوتیکی بپردازد و در گام دوم، کاربست آن ها را به صورت تحلیلی در متون ادبی نشان دهد. در این راستا، تلاش بر آن بوده تا به بیان پاره ای از مفاهیم هرمنوتیکی بپردازیم که تا به حال در حوزه ی مطالعات هرمنوتیکی توجّهی به آن ها نشده است. در گام سوم و پایانی، هم به نسبت رویکردهای مختلف هرمنوتیکی و نقد می پردازیم و هم، تلقّی نادرست و رایج از هرمنوتیک فلسفی به مثابه هرمنوتیک مخاطب محور را مورد مداقه و ارزیابی قرار می دهیم.