«کشف المحجوب» هجویری و« مصباح الهدایه» کاشانی علی رغم اینکه در فاصله زمانی بیش از دو قرن از هم نگاشته شده اند؛ عمدتاً در تقسیم بندی سبکی، در حوزه سبک نثر مرسل قرار می گیرند؛ اما درباره چگونگی امکان این فرضیه چندان تأمل و تتبعی صورت نگرفته است. ما در این نوشتار برآنیم تا ساختار زبانی این دو اثر را از وجوه مختلف تجزیه وتحلیل کنیم و با ذکر تشابهات و تفاوت های مختصات زبانی آن ها نشان دهیم این تقسیم بندی چندان هم دقیق نیست و به پژوهش ها و تقسیم بندی های دیگر نیاز دارد؛ بدین منظور ساختار زبانی را به دو گروه تقسیم می کنیم: نخست نظام واژگان یا صرفی، با زیرمجموعه های بسامد واژه ها ، اصطلاحات خاص و کاربرد لغات متروک و لغات نو، تبدیلات آوایی و مترادف و دوم نظام دستوری یا ویژگی های نحوی با زیرمجموعه های کاربرد فعل و شاخه های آن (ماضی استمراری، وجه شرطی، ماضی بعید، جدایی بین (ن) نفی و فعل، تقدیم فعل، فعل های پیشوندی، حذف فعل و ....) کاربرد حروف و زیرشاخه های آن (ب تأکید، با به معنی به، انواع را، انواع ی، مر + اسم+را، اندر و ...) و کاربرد صفت و کاربرد ضمیر با زیرمجموعه های آن (او برای غیر جاندار، وی به جای او). در پایان نیز تأثیر صرف و نحو عربی در ساختار زبانی این دو کتاب بررسی خواهد شد.