زمینه و هدف: خودکارآمدپنداری تحت تأثیر برخی عوامل فردی، خانوادگی، و اجتماعی شکل میگیرد. هدف از انجام پژوهش حاضر، ارائه مدل پیشبینی خودکارآمدپنداری تحصیلی بر اساس ابعاد الگوهای ارتباطی خانواده با نقش میانجی گری ویژگی های شخصیتی دانش آموزان بود. روش: روش پژوهش حاضر، یک مطالعه توصیفی - همبستگی بود که از مدل تحلیل مسیر استفاده شد. جامعه آماری شامل تمامی دانش آموزان پایه اول دوره دوم متوسطه شهرستان محمودآباد در سال تحصیلی 94-1393 بود و نمونه شامل 284 دانش آموز که با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی خوشه ای چندمرحله ای، انتخاب شده اند. ابزارهای پژوهش شامل پرسش نامه تجدیدنظر شده الگوهای ارتباطی خانواده (2002)، پرسش نامه شخصیتی هگزاکو (2004) و پرسش نامه خودکارآمدپنداری تحصیلی (مورگان و جینکز، 1999) بود. یافته ها: نتایج نشان داد مدل با داده های پژوهش، برازش مناسبی دارد. برونگرایی (001/0P<، 18/0=β)، وظیفه شناسی (001/0P<، 31/0=β) و باز بودن به تجربه (001/0P<، 35/0=β) در افزایش خودکارآمدپنداری تحصیلی فرزندان مؤثر بود. ضریب مسیر استاندارد بین جهت گیری گفت وشنود با صداقت ـ تواضع (19/0= β و 011/0= p)، برون گرایی (17/0= β و 02/0= p)، وظیفه شناسی (26/0= β و 009/0= p) و خودکارآمدپنداری تحصیلی (14/0= β و 019/0= p) مثبت و معنادار به دست آمد. همچنین، ضریب مسیر استاندارد بین جهت گیری هم نوایی و صداقت ـ تواضع (14/0= β و 025/0= p) معنادار شد. نتیجه گیری: ایجاد ارتباط های مؤثر با فرزندان، تشویق فرزندان به ابراز نظر، پذیرش اشتباهات و لغزش های احتمالی فرزندان، نظرخواهی در تصمیم گیری های خانوادگی، و به رسمیت شناختن آزادی های معقول فرزندان برخی از اقدامات مؤثری است که منجر به بهبود خودکارآمدپنداری تحصیلی فرزندان میشود.