یکی از دلایل اصلی شکست برنام ههای بازآفرینی شهری، ناسازگار یهایی است که بر سر منافع، میان بهر هوران کلیدی مختلف در راستای اجرای سیاس تهای مشارکت محور آن رخ م یدهد. از پیامدهای این وقوع ناسازگاری م یتواند به تأخیر افتادن جدول زما نبندی اجرا، افزایش هزین هها و کاهش کارایی و مطلوبیت باشد که در نتیجه برنامه از دستیابی به اهداف خود باز خواهد ماند. برنامه بازآفرینی بافت قدیم آمل نیز از این امر مستثنی نبوده و سیاس تهای آن به علت دارا بودن ماهیت مشاجر های از خطر شکست برخوردارند. در همین راستا مقاله حاضر بر آن است تا با به کارگیری روش تجزیه و تحلیل حالات شکست و اثرات آن ) FMEA ( و ترکیب آن با روش رتب هبندی VIKOR تحت محیط فازی، در قالب یک فرآیند پیشنهادی به ارزیابی و رتب هبندی پنج سیاست مشارکتی از برنامه یاد شده بر اساس میزان ریسک وقوع ناسازگاری و شکست آنها بپردازد. روش تحقیق مقاله مبتنی بر تحلیل و ارزیابی بوده و رو ششناسی آن از نقطه نظر مدیریت پروژه به ویژه در زمینه ناسازگاری با عنوان روش مدیریت ریسک مطرح است. روش نمون هگیری نیز به روش هدفمند و غیرتصادفی م یباشد. یافت ههای مقاله در برنامه بازآفرینی شهر آمل نشان م یدهد که سیاست سوم یعنی اقدام به تملک اراضی مجاور خیابان 30 متری )طبرسی( به دلیل دارا بودن پیچیدگ یها و کشمک شها در زمین ههای مالی، قانونی و اجتماعی_فرهنگی با بیشترین ریسک ناسازگاری میان بهر هوران مواجه بوده و نیازمند بازنگری و در نظر گرفتن تمهیدات ویژه به هنگام اجراست.