این مقاله با تمرکز بر بررسی کمیت و کیفیت تزئینات مورد استفاده در فضا، شاخص های طراحی تعاملی را در نحوه شکل گیری این تزئینات در طی زمان مورد تطبیق و تحلیل قرار داده است. در بررسی های به عمل آمده در معماری بومی مازندران که بعنوان نمونه موردی مطالعه شده است؛ تزئینات به کار گرفته شده در طی چند دوره تاریخی در چند بخش کلی قابل تعریف و ارائه گشته است. این تزئینات از یک سو ارتباط انسان را با فضای قابل سکنی توجیه کرده و محتوی اثر معماری را قابل درک و عملکرد مناسب می سازد و از سویی فضای معنادار ساخت بشر را جلوه ای نمادین بخشیده و وجهی دیگر از ارتباط انسان را با اشاراتی معنوی به کار می گیرد. ارتباطی که در طراحی تعامل گرا در عصر حاضر، پاسخ گوی نیازهای مادی و فطری انسان ها باشد. این پژوهش که با هدف بررسی نقش تزئینات در هدفمند سازی فضای ارتباطی انسان با محیط و بالعکس انجام شده است؛ نمونه هایی از سه بنای مسکونی با معماری بومی منطقه مرکزی شهری مازندران را در قالب مطالعه ای در طراحی تعامل گرا با رویکرد تحلیل شاخصه های آن در نحوه استفاده از تزئینات در فضا انتخاب نموده است و روش تحقیق آن توصیفی و تحلیلی است. نتایج حاصل از پژوهش بیانگر آن است که نقش تزئینات در قالب صورت های نمادین، مفهومی -عملکردی، مفهومی -اعتقادی و تزئینی صرف، در فضا کاربرد یافته و در فرم دهی معنادار فضای معماری موثر و قابل اعتنا بوده است. در این راستا شکل گیری محتوی و فرم معماری منطقه، رویکردی انسان مدار داشته و در این مقاله سعی شده است در واکاوی معماری بومی مازندران نگاهی نظام گرا و بین رشته ای را دنبال نماید