این پژوهش به سهم هوشمصنوعی در طراحی محصولات مورد استفاده روزمره در دنیای حاضر برای مخاطب امروز میپردازد. آنچه مورد تأکید است اهمیت طراحی محصول با دانش روز و ارتقاء مبانی نظری متدولوژی دیزاین در نزد طراحانصنعتی با در نظرگرفتن نیازهای جسمی و روانی مصرفکنندگان است. در این راستا، طراحی تعاملی در دهههای اخیر نقش موثری در پیشبرد اهداف طراحان از منظر ارتباط دوسویه ی انسان-مصنوع داشته-است. از طرفی با گسترش و تقویت قابلیتهای هوشمصنوعی در دنیا، نیاز به ارتقاء الگوهای طراحی تعاملی و بروزرسانی بخشهای R&D (Research and Development) کارخانجات و خطوط تولید محصول احساس میگردد. بنابراین لزوم توجه به مفاهیمی چون اینترنت اشیاء و محصولات قابل تنطیم در طراحیصنعتی ضروری مینماید. روش تحقیق در این پژوهش توصیفی-تحلیلی بوده و تلاش دارد تا به دو سوال پاسخ دهد که: 1-لزوم توجه به محصولات قابل تنظیم یا خودتنظیم در دنیای امروز به چه میزان است؟ 2-سهم هوشمصنوعی در قالب اینترنت اشیاء در طراحی محصولات روزمره قابل تنظیم، چیست؟ نتایج حاصل از تحقیق نشان میدهد که در حوزه طراحی محصولات در مجموعه محصولات خانگی و روزمره همگام با دنیای ارتباط دیجیتال و رشد هوشمصنوعی، مواردی همچون طراحی مبلمان، لوازم ورزشی، خودرو، لباس و عرصه مد و پوشاک، نیاز به هوشمندسازی، هم به سلامت روان و هم به استانداردهای آنتروپومتریکی کمک نموده و قابلیت تنظیم هوشمند اشیاء یک امکان مهم و ضروری جهت جلوگیری از آسیبهای ارگونومیکی، روانی، اقتصادی و اجتماعی است.