از جمله ابزارهای ضروری مدیریت عملیات در فضای رقابتی کنونی، راهبرد عملیات است. راهبرد عملیات وظیفه تمرکز فعالیت های سطوح عملیاتی همراستا و هم جهت با اولویت های رقابتی سازمان را برعهده دارد. از همین رو پژوهش حاضر در پی بررسی و تدوین مناسب ترین راهبردهای عملیاتی برای افزایش کارایی صنعت قطعه سازی خودرو می باشد. چراکه این صنعت به عنوان موتور محرک صنایع و اقتصاد، نقش مهمی در رشد کشور دارد و همواره تحت فشارهای روزافزون و متنوعی بوده که می توان به دو نیروی پرتوان تغییرات مکرر در ذائقه مشتریان و پیشرفت سریع در نوآوری فناوری اشاره کرد که تعدیل تاثیر این فشارها بازنگری و تدوین راهبردهای عملیاتی را می طلبد. به همین منظور پس از تعیین اهداف یک ساله در خصوص هر یک از خروجی ها، سیستم تولیدی جریان پیوسته به عنوان سیستم مناسب جهت رسیدن به وضعیت مطلوب در شرکت مورد مطالعه شناخته شد؛ و درنهایت تعدیلاتی به منظور بهبود وضعیت شرکت مورد مطالعه در هر یک از اهرم های تولیدی ارائه شد. اولویت بندی خروجی ها با توجه به نظر خبرگان و توسعه تکنیک بهترین- بدترین فازی (FBWM) برای اولین بار صورت گرفت که شاخص هزینه به عنوان مهم ترین خروجی دارای بیشترین اهمیت شناخته شد و شاخص کیفیت در سطح دوم اهمیت قرار گرفت؛ و همچنین شاخص های انعطاف پذیری، عملکرد و تحویل در سطوح بعدی اهمیت جای گرفتند. نتایج حاصل از این پژوهش بیانگر این مطلب است که با بهره گیری صحیح از مدل میلتنبرگ می توان ضمن بررسی وضعیت جاری سیستم های تولیدی و کنکاش محیط رقابتی، به دنبال زمینه هایی بود که برای سازمان مزیت رقابتی ایجاد می نمایند.