هدف: امروزه به دنبال رشد فزآینده شهرنشینی، افزایش جمعیت و تغییر الگوی ساخت مسکن، بسیاری از نیازهای اولیه ی انسان در مجتمع های مسکونی نادیده گرفته شده است. نبود توجه کافی به فضاهای جمعی با توجه به اینکه در عصر جدید تعاملات اجتماعی رو به کاهش استتت یکی از این موارد استتت. نیاز انستتان به روابط اجتماعی او را نیازمند فضتتاهایی برای ارتباب با افراد دیگر و تبادل افکار و اندیشه ها و تقویت زندگی اجتماعی می کند. به همین دلیل فضاهای جمعی از عناصر ضروری و اساسی مجتمع های مسکونی به شمار می روند. اجتماع پذیر بودن فضتتاهای جمعی نشتتان دهنده موفقیت این گونه فضتتاها، و حضتتور گروه های مختلف مردم منجر به برتری فضای جمعی می شود و می تواند نقش بسزایی را در رسیدن به این مهم ایفا کند. هدف این پژوهش مبتنی بر شناسایی ابعاد و مولفه های موثر بر بهبود اجتماع پذیری فضاهای جمعی است، تا این گونه فضاها را تبدیل به فضایی جامعه پذیر سازد. روش شناسی پژوهش: پژوهش به لحاظ هدف غایی در دسته پژوهش های کاربردی است و از روش کمی و کیفی می باشد. در ادامه از روش توصیفی- تحلیلی در بستر پیمایشی استفاده شده است. برای گردآوری داده ها از روش کتابخانه ای – اسنادی و همچنین از روش هایی همچون مشاهده و پرسشنامه استفاده شده است. پس از جمع آوری اطلاعات و بررسی ادبیات موضوع، مولفه های مورد نظر استخراج شده سپس پرسشنامه تهیه گردیده است. جامعه آماری پژوهش، شامل معمارانی بوده که در این حوزه فعالیت می کنند که در نهایت 269 نفر به پرس شنامه های پژوهش پاسخ دادند. در این تحقیق بعد از روایی محتوا، جهت بررسی روایی سازه از تحلیل عاملی اکتشافی، تحلیل عاملی تأییدی وآلفای کرونباخ استفاده شده است. یافته ها: نتایج تحلیل عاملی تأییدی پس از انجام تحلیل عاملی اکتشتتافی نشتتان داد ستتاختار 8 عامل در حیاب، 8 عامل در لابی و 1 عامل در م شاعات و 1 عامل در بام، از جهت تفکیک سوال ها و انطباق با مبانی منا سب ا ست. پایایی به د ست آمده با ا ستفاده از آلفای کرونباخ برای مولفه های 25 گانه بین 57.2 و 5736 بود که نشتتان دهنده پایایی مناستتب ابزار استتت. نتایج تحلیل عاملی تأییدی نشتتان داد الگوی 8 عاملی حیاب )فعالیت، تستتهیلات و تأمین آستتایش روانی و فیزیکی( و الگوی 8 عاملی لابی )تنوع و گوناگونی، تستتهیلات و ستترزندگی( و الگوی 1 عاملی مشتتاعات )چارچوب فیز