هدف کلی پژوهش حاضر شناسایی عوامل مؤثر در توسعه ورزش مدارس مقطع دبیرستان (متوسطه دوم) استان مازندران، نوع آن نظری و کاربردی و روش اجرای آن آمیخته بوده است. نخست جامعه آماری با توجه به فعال و درگیر بودن در این زمینه و نمونه ها نیز با توجه به وسعت جغرافیایی پژوهش، در دسترس بودن و تا حد اشباع نظری انتخاب و در دو حالت بکارگیری شدند. در مرحله مصاحبه و دور اول دلفی60 نفر شامل کارشناسان و مسئولان تربیت بدنی ادارات آموزش و پرورش، دبیران ورزش، مدیران دبیرستان (متوسطه دوم) و اولیای دانش آموزان درگیر در فعالیت های ورزشی و دارای فرزند دانش آموز در مقطع متوسطه دوم، حضور داشته اند. دور دوم دلفی شامل20 نفر منتخب از کارشناسان خبره در ورزش مدارس با مدرک کارشناسی ارشد تربیت بدنی و علوم ورزشی که در مرحله مصاحبه و دور اول دلفی حضور داشتند، به پرسشنامه پنج ارزشی (طیف لیکرت) پاسخ داند. ابزار اندازه گیری بعد از مصاحبه، پرسشنامه محقق ساخته بوده که در دو دور به صورت دلفی استفاده شد. در مرحله نخست (مصاحبه) 12 عامل اصلی شامل: 1) عوامل شناختی 2) عوامل انسانی 3) عوامل آموزشی 4) عوامل انگیزشی 5) اقتصادی 6) حرفه ای و تخصصی 7) مدیریتی 8) عوامل فرهنگی 9) عوامل سازمانی و اداری 10) سیاست گذاری و برنامه ریزی 11) زیربنایی و امکانات و 12) تسهیلات و خدمات که در مجموع دربرگیرنده80 ریز عامل بوده، شناسایی شدند. در دور اول دلفی نمونه های آماری به 80 گویه اثرگذار که در 12 عامل گنجانده شدند با جواب های بلی/خیر پاسخ های تأیید یا رد دادند. در دور دوم دلفی20 نفر منتخب، به پرسشنامه نظرسنجی تغییر یافته دور اول دلفی به صورت پنج ارزشی (طیف لیکرت) پاسخ داند. در نهایت با استفاده از آزمون فریدمن عوامل به صورت کلی رتبه بندی شدند. نتایج نشان داد: عوامل وابسته به سیاستگذاری و برنامه ریزی مؤثرترین عامل، عوامل آموزشی و عوامل شناختی در رده دوم و سوم و عوامل مدیریتی با کمترین اثر در رده دوازدهم عامل ها قرار گرفتند.