طنز، به ویژه پس از مشروطه، عبارت از زبان انتقاد غیرمستقیم با بیانی خنده آور و اغراق آمیز از مفاسد و معایب و حقایق تلخ سیاسی و اجتماعی است و هدف آن، اصلاح مفاسد و معایب. در میان طنزپردازان معاصر، ابوالقاسم حالت (1298-1371) یکی از پرکارترین و نامبردارترین آنان محسوب می گردد. وی با طرح دیدگاه های انتقادی نسبت به مسائل سیاسی، اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی عصر پهلوی، خود را به عنوان یک طنزپرداز منتقد در عرصه ی ادب فارسی مطرح کرده است. در حوزه ی طنزهای سیاسی حالت، گذشته از درونمایه های قابل بحث، نکته ی قابل پژوهش این است که آماج های طنز او چه کسانی هستند و زبان طنز او نسبت بدانان چگونه است. در این مقاله ضمن اشاره به موضوع های سیاسی طنز حالت، به بررسی آماج های طنز سیاسی و نوع زبان آن پرداخته شده است.