شادی یکی از ویژگی های هویّت ایرانی است و در ایران بعد از اسلام تا عصر حافظ، در اشعار فردوسی، منوچهری، خیام، مولانا و حافظ بیشترین نمود را دارد. عیش و خوشدلی در غزلیّات حافظ به دو نوع ابژکتیو یا بیرونی یا آفاقی؛ و سوبژکتیو یا درونی یا انفسی تقسیم می شود. خوشدلی بیرونی بر عواملی مانند باغ و بهار، طرف جویبار و می خوشگوار و... به ویژه بر سه عنصر: می ، مطرب و معشوق زمینی یا نمادین استوار می باشد و نتیجه ی آن، احساس آرامش ناپایدار درونی است. خوشدلی درونی، محصول عواملی چون پیوند با امر قدسی و تبدیل شدن حالت شادی به مقام است و بر احساس حضور معشوق حقیقی در دل، اشراق و روشنی ضمیر تکیه دارد و موجب آرامش پایدار درونی می شود. مبانی عیش ها و خوشدلی های حافظ را می توان به پنج دسته تقسیم کرد: 1. روان شناختی 2. فلسفی 3. دینی 4. سیاسی- اجتماعی 5. عرفانی. این مقاله به بررسی و تحلیل هریک از این مبانی پرداخته است.