آز در اوستا یا و در پهلوی ، به معنی زیاده خواهی، میل شدید، شهوت و نیز نام دیوی تبهکار است که در اساطیر زروانی و زردشتی، قدرتمندترین همدست اهریمن در نبرد با اهورامزدا به شمار می آید. در بندهش بر زیاده خواهی و سیری ناپذیری؛ در مینوی خرد بر فریبندگی؛ و در آموزه های زردشتی بر خودکامگی آن تأکید شده است. آز هماورد خرد است و از خشم ، شهوت، دروغ، فریب، بی خردی و... آدمیان، تناور می گردد و با نیکی، راستی، مهرورزی و خردمندی، ضعیف و لاغر. آز در شاهنامه، دیوی ستمکار، اساس بدی ها، بن مایه ی بعضی از پیکارها، عامل کنش تعدادی از شخصیّت ها و پدیدآورنده ی بسیاری از کشتارهاست. فردوسی با تکیه بر باورهای اساطیری و متون دینی، محورهای مختلف آز را پیرنگ داستان هایش قرار داده و براساس آن، کنش های شخصیّت ها را سامان بخشیده است. این مقاله با توجه به هدف، انگیزه و کنش های ذهنی، گفتاری و رفتاری شخصیّت های آزمند، محورهای آز را به پنج دسته تقسیم کرده: 1) قدرت؛ 2) خودکامگی؛ 3) رشک؛ 4) شهوت؛ 5) تنگ چشمی/ خسّت ؛ و در هریک از محورها به تحلیل آن ها پرداخته است. آزِ قدرت، بیش از همه، مورد توجه فردوسی بوده و پیچیده ترین و دشوارترین ساختار و نیز شوم ترین آثار را دارد. آز قدرت و خودکامگی اساساً صبغه ی سیاسی- اجتماعی دارند و آز رشک، شهوت و تنگ چشمی، جنبه ی ضداخلاقی.