طنز، انتقاد غیرمستقیم از پلیدی ها و کجروی های جامعه با بیانی خنده آور است و هدف آن، اصلاح پلشتی ها و تهذیب عیوب. آن را تصویر هنری اجتماع نقیضین و یا ضدین دانسته اند، با دو ارزش اجتماعی و ادبی که مکمل یکدیگرند. ارزش ادبی طنز زاده ی عناصر بلاغی خاص و کاربرد آن ها با شگردهای ویژه است. این مقاله به بررسی این عناصر و شگردها در طنزهای دیوان خروس لاری پرداخته است. کنایه شاخصه ی اصلی طنزهای اجتماعی و سیاسی دیوان مذکور است که بدان صبغه ی مردمی بخشیده است، اما تشبیه با وجه شبه دوگانه، یعنی حقیقی و کنایی، شاخصه ی دوم طنز های اجتماعی است و سمبل، شاخصه ی دوم طنزهای سیاسی. علت این رویکرد نیز آزادی نسبی طنزپرداز در تنوع تصویرسازی آماج ها و مفاهیم طنز های اجتماعی و محدودیت شدید و ممنوعیت سیاسی او در تصویرگری های استهزاآمیز آماج های طنز های سیاسی است. استعاره و مجاز به علاقه ی تضاد، عناصری هستند که در طنز های سیاسی و اجتماعی به اشکال کم رنگ تری نمود پیدا می کنند و اغراق از عناصری است که صور مختلف خیال از آن مایه می گیرند.