حسن فرهنگفر، نویسندهٔ معاصر گیلانی در قلمرو رمان و داستان کوتاه شناخته شدهاست. اهتمام فرهنگفر به پالایش جامعه از فاصلهٔ طبقاتی، عقبماندگیهای فرهنگی و ضرورت برخورداری از حقوق مدنی، موجب شد تا با تلفیقی از دیدگاه رئالیسم و رئالیسم وهمی، واقعیت-های اجتماعی را سوژهٔ داستانهایش سازد و ساختار آنها را بر تقابلهای دوگانه بنا نهد. با توجه به ابعاد و ویژگیهای تقابلهای دوگانه در نظریهٔ ساختارگرایی آثار ادبی را میتوان براساس آن تحلیل کرد. در این پژوهش، تقابلهای دوگانه در داستانهای فرهنگفر به: 1) شخصیتی و اندیشگی ۲) مکانی ۳) زمانی ۴) نشانهایـ واژگانی، تقسیمشده و نقش نگاه رئالیستی و رئالیستی وهمی فرهنگفر در شکلگیری آنها در دو مجموعهٔ دلواپسِ ِکهرم و دگمههای بیرنگ، به روش توصیفی- تحلیلی واکاوی شدهاست. براساس نتایج تحقیق، مکان و زمان و سنّتهای قراردادی تعیینکنندهٔ صورتبندی اخلاق فردی در داستانهای رئالیستی و رئالیسم وهمی فرهنگفر بوده، تقابل شخصیتی بیش از تقابلهای دیگر در آنها برجستگی دارد. یکی از دلایل آن، ورود نویسنده به جزئیات و توصیف روانکاوانهٔ جهان درون و بیرون شخصیتهاست. چون رئالیسم وهمی بین دو امر سرگردان است، قابلیت بیشتری برای خلق تقابلهای دوگانه دارد. در این داستانها ماهیّت تقابل شخصیتی بهگونهای است که تقابلهای مکانی، زمانی و نشانهای را در خود پدیدار میگرداند تا زمینههای بروز و ظهور رخدادهای رئالیستی و رئالیسم وهمی را مهیا سازد.