سرطان کولون (CRC) سومین سرطان شایع بعد از ریه و پستان و چهارمین عامل شایع مرگومیر ناشی از سرطان بعد از ریه، معده و کبد در سراسر جهان است. خطر ابتلا به این سرطان در طول زندگی تقریباً 5% است (3) که پس از 50 سالگی افزایشمییابد(4). بخش قابلتوجهی از بیماران CRC، بازگشت بیماری را تجربه میکنند و در عرض 5 سال پس از جراحی تومور اولیه، میمیرند. اکثر CRCها از ضایعات پیشساز مانند آدنوم که به آدنوکارسینوم تبدیل میشوند، بهوجودمیآیند(5). آدنومها تودههایی از اپیتلیوم دیسپلاستیک هستند که در تمام بخشهای رودهبزرگ دیدهمیشوند و فراوانی آنها با افزایش سن افزایش مییابد. همه ادنومها دچار تغییرات بدخیم نمیشوند تنها زمانی میتوان آنها را بدخیم در نظر گرفت که سلولهای نئوپلاستیک از مخاط عضلانی عبورکرده و به زیر مخاط نفوذکنند. بهطورکلی، این فرآیند میتواند ناشی از عوامل مختلفی از جمله سن، سبک زندگی (سیگار و الکل) و رژیمغذایی نامناسب با میوهها و سبزیجات ناکافی باشد، این شرایط، درنتیجه، یک استرساکسیداتیو ایجادمیکند که منجر به آسیب DNA، جهش در ژنهای مرتبط با سرطان و آپوپتوز میشود که باعث تولید بیش از حد گونههای فعال اکسیژن و در نهایت منجر به تشکیل تومور میشود. مجموعهای از جهشهای ژنتیکی، هم در رده زایا و هم در بافتهای بدنی، در ایجاد فنوتیپ سرطان کلون نقشدارند، اما هیچ الگوی جهش ثابتی برای این سرطان شناختهنشدهاست(6). چهار گروه از ژنها، شامل ژنهای سرکوبکننده تومور، پروتوآنکوژنها، ژنهای ترمیم آسیب DNA و ژنهای مسئول آپوپتوز در سرطانزایی نقش دارند. جهش در این ژنها و یا تغییر در تنظیم آنها (اپیژنتیک، پایداری RNA، رونویسی، ترجمه، پس از رونویسی و ترجمه) میتواند منجر به فعال یا غیرفعال شدن چندین پروتئین در بدن و در نهایت اصلاح فعالیت کلی سلولی نظیر آپوپتوز، رگزایی، تهاجم و متاستاز شود(1).65-70 درصد از سرطانهای رودهبزرگ به دلیل جهش در ژنهایی مانند APC، KRAS، BRAF و TP53 است. تقریباً 15 درصد از بیماران CRC دارای ناپایداری ریزماهواره (MSI) هستند که ناشیاز کمبود ژنهای ترمیم عدم تطابق DNA است. همچنین هیپرمتیلاسیون DNA در مناطق جزیره CpG میتواند باعث اختلال در تنظیم اپیژنتیک و در نهایت سرطان کلون میشود(7).