در پژوهش حاضر به بررسی جامعه شناختی ساختار اقتصادی محله عودلاجان به عنوان یکی از محله های تاریخی و اولیه شهر تهران پرداخته شده است و با روشی کیفی و با استفاده از مورفولوژی دقیق شهری محله عودلاجان، ساختار اقتصادی آن بررسی شده است. در ابتدا محله عودلاجان به صورت میدانی مشاهده شد و تمام نقاط و گره های تعارضی و تعاملی موجود در محله مورد بررسی همزمان مصاحبه های مفصلی با افراد مختلف در محله عودلاجان صورت گرفت. (مجموع این مصاحبه ها، 27 مورد و مدت زمان انجام مطالعه میدانی حاضر، 5 ماه (از اردیبهشت 1394 تا شهریور 1394) بوده است.) یافته های پژوهش بیانگر این است که می توان محله عودلاجان را در سه لایه اصلی هسته ای، پیرامونی و نیمه پیرامونی تقسیم بندی نمود. در هسته میانی، کنش های سنتی حاکم است و بافت های مخروبه و بسیار فرسوده و انبارهای اصلی در این بخش قرار دارند، به گونه ای که می توان این بخش را به عنوان «مازاد» بازار به حساب آورد. در قسمت نیمه پیرامونی، کنش های اقتصادی به سمت عقلانی شدن و مدرن شدن پیش می روند و در نهایت چنین کنش هایی در فضای پیرامونی به کنش هایی عقلانی تبدیل می گردند. به طور کلی هرچه از سمت لایه میانی به سمت لایه پیرامونی حرکت می کنیم، کنش های اقتصادی عقلانی تر می شوند و از شدت مخروبه ها و انبارها و به طور کلی آسیب های اقتصادی و اجتماعی کاسته می شود.