جنس Paspalum L. یکی از بزرگترین جنسهای غلات با حدود 330 گونه است که 308 گونه از این جنس، در مناطق حارهای و نیمهحارهای امریکا زندگی میکنند. Paspalum ، توسط سنبلچههایی از یکسو پهن و از یکسو محدب که به شکل یکطرفه بر روی محور ارایش یافتهاند، متمایز میشود (Maciel et al.2009) . سنبلچهها، دارای فرمها و رنگهای متفاوت بوده و توسط براکته های محافظ در برگرفته شده است. در اکثر غلات، دانه همراه با پوشینک، پوشینه و پوشه بوده و یا با سایر قسمتهای گلآذین همراهند. ناف بیضوی، در همه گونه های مورد مطالعه حضور دارد. شکل ناف در گونههای Paspalum متفاوت بوده و ارزش تاکسونومیک دارد (Scatena.2013) . در ایران 4 گونه از این جنس رویش مییابد که عبارتند از : P.dilatatum.P.distichum,P.vaginatum, که اغلب در ایران در نواحی شمالی و مرطوب یافت میشوند. گونههای این جنس، عموما در دشتهای باز رویش مییابند اما در زیستگاههای متنوع مانند سواحل شنی، مردابها، باتلاقها و لجنهای جنگلی نیز یافت میشوند ( Hojsgaard , Schegg , Valle , Martinez Quarin.2008) . این جنس به عنوان علف هرز اصلی بسیاری از مزارع برنج محسوب میشود. در آمریکا، گونههای مختلف این جنس به دلیل ویژگیهای سازشی فراوان، مانند: توان بازدهی بالا، تحمل سرما، غرقاب و مقاومت در برابر بیماریها و آفات، به منظور کشت چمن در مراکز تفریحی و زمینهای ورزشی، استفاده میشود (Bowen, 2002) . P.notatum ، دارای کاربرد زینتی است (Blount,2011) . از ریشه Paspalum disticum به عنوان درمان بیماریهای گوارشی ، دیابت و عفونت های قارچی استفاده می شود . (Bowen, 2002) در این پژوهش، در جمعآوری واحدهای مختلف جمیتی گونههای مختلف این جنس تلاش شده است تا با بررسیهای ریختشناسی، قرابت و خویشاوندیها ارزیابی گردد. عموما صفات ریختی گلآذین در این گونهها دارای ارزش تفکیکی است. صفات ریختشناسی دانه در تاکسونومی Paspalum مورد توجه است. اندازه، شکل، حضور و وضعیت کرک، تعداد رگهها در دانه، وجود منقار در گندمه از جمله ویژگیهاییاند که در تاکسونومی این گونهها مورد استفاده قرار میگیرد (Denham et al.2010) . شکل نوک گندمه، حضور منقار و کرک، شکل ناف، ویژگیهای مهمی در تاکسونومی غلات میباشند (Valls.2002) . هدف از این پژوهش، تعیین تنوع ریختی و ارزش ان در تعیین حدود تاکسونهای مورد بررسی است.